در تمام مدتی که مرا به دندان گرفته بود
بغض توی گلویم گیر کرده بود .
عمود که بر فرق سرش خورد
بغضم ترکید و اشکهایم ریخت روی زمین .
مرد متحیر و مأیوس باقی ماند.